، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

دخمل ناز مامانی

عاشق شکلات وکاکائویی

عزیزم هر جا شکلات میبینی میخوای که بهت بدام در هر شرایطی میخوایی که بخوری کاکائو رو اینم یه چند تا عکس شکلاتی مــــــــــــــــــــــــاچ گندهـ ...
9 مهر 1393

کنجکاو مامانــــی

مامانی ماشالا خیلی دختر کنجکاوی هستی خیلی باهوشی از همون اول زرنگ بودی همین الانشم داری بازیگوشی میکنی مخصوصا یه کاری میکنی ومیگم دخترم کار اشتباهیه لباتو غنچه میکنی و بهم به زبونه خودت توضیح میدی بوس بـــــــــــــــــــــــــــــــــوس یه قلب واسه تو خوشگلم اینجا 4ماهتهـ قربونت بشمـ ...
9 مهر 1393

مسافرت دو نفره

مامانی اولین مسافرتمون بعد به دنیا اومدنت دو نفره بود بابای رفته بود جنوب پیشمون نبود رفتیم شهرستان تا با خانواده مامانی وبابایی با هم باشیم بعد نبود ولی خیلی بی قراره بابا بودی اونموقع بود که از خدا خواستم اولین و اخرین مسافرته دو نفرمون باشه همیشه من و بابا باهات باشیم بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوس گنده واسه دخمله زرنگمـ اینجا سیزده بدر بود بغل عزیز ...
9 مهر 1393

بزار از اول شروع کنمـ

1391/10/27.....روز چهارشنبه ساعت 18:45 چشمای نازت رو باز کردی ....فقط جیغ میزدی ...مامان جون و بابا جون بابا ی مهربونت خاله ی ماامان هم همراه ما دوتا اومده بودن بیمارستااان ... وقتی اومدی پشم گفتم وووووی این چه نازه ....این دخمل ناز مامانشه ... ...
28 شهريور 1393

سلام

ســـلام دخی مامان امروز تصمیم گرفتم که تمام کارای تو رو جایی ثبت کنم کجا بهتر از اینجا همیشه میمونه و روزی تو هم میتونی بهشون دسترسی داشته باشی الان کنارمی وکنجکاوی که چی کار میکنم وبا شمارش ازم میخوایی که باهات حرف بزنم وخوشحالیی به قولهـ خودت (یـــــک "تــــــــــــــو:همون دو) راستی الان تا پنج میتونی بشماری  فدای تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو  
28 شهريور 1393
1